رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه سیاست - محمد دائیرضایی :دقیقاً یک روز پس از عاشورا بود که متنی از سوی میرحسین موسوی در محافل رسانهای و عمومی کشور منتشر شد. از همان ابتدا حتی بدون در نظر گرفتن محتوا مشخص بود که اقدام حرف و حدیثهای فراوانی به دنبال خواهد داشت. البته کرباسچی معتقد است این یادداشت مربوط به مدتها قبل بوده که ناظر بر شرایط سیاسی روز نیست. میر حسین موسوی پس از حصر در ۲۵ بهمن سال ۸۹ تنها یک بیانیه داده بود و آن هم بیانیه شدید الحنش پس از آبان ۹۸ بود. او در انتخابات سال ۱۴۰۰ هم بر خلاف مهدی کروبی در انتخابات شرکت نکرد. این مسیر نشان از آن است که موسوی هر چه جلوتر رفته رادیکالتر شده است و پیش بینی همچین سخنانی از وی دور از انتظار نیست.
گفته میشود این یادداشت کوتاهی که در اینستاگرام نرگس موسوی منتشر شد در واقع ترجمه مقدمه یک کتاب به زبان عربی است که قرار است بیانیههای موسوی را برای مخاطب عرب زبان ترجمه کند. به نظر میرسد به همین دلیل است که در این مقدمه میرحسین به انتفاد از سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی پرداخته است. در ابتدای همین مقدمه، میرحسین از کسانی که در ترجمه بیانیههایش کمک کردهاند، تشکر میکند. در ابتدای این بیانیه میرحسین تظاهرات ۲۵ بهمن خود و طرفدارانش را در راستای حمایت از خیزشهای جهان عرب دانسته است و آن را اینگونه توصیف کرده است « بیش از یازده سال از ۲۵ بهمن پرافتخار ملت ایران گذشته است، روزی که مردم به خیابانها آمدند تا از خیزش براداران و خواهران خود در جهان عرب حمایت کنند و اجازه ندهند ظلمی که خودخواهان با انقلابشان کردند در حق آن جوانه مبارک تکرار شود». او در ادامه راهپیمائی ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ را در راستای «شعارهای میدان تحریر قاهره ..» دانسته است.
میرحسین چه میگوید
در این یادداشت تند میرحسین به شدت به سیاستهای منطقهای نظام حمله کرده و نتیجه سیاستهای نظام در منطقه را « غمنامه در سوریه » دانسته است. او سیاست نظام در منطقه را «خطای بزرگ» دانسته است که « مصیبتهایی» را برای منطقه به ارمغان آورده است. در اثنای این حمله بدون نام بردن مشخص، سردار همدانی را مورد هجمه قرار داده است. او در این یادداشت از سردار همدانی تحت عنوان «سردار بی افتخار» یاد کرده است. اینگونه به نظر میرسد که میرحسین قصد دارد با اشاره به شهید همدانی که هم در حوادث سال ۸۸ و هم در منطقه نقش مهمی را ایفا کرد؛ تصویری نادرست در اذهان مخاطبان عرب زبانش،به وجود بیاورد .
علاوه بر بحث منطقهای میرحسین، موضوع جانشینی رهبری را مطرح کرده و نسبت به موروثی شدن رهبری هشدار داده است. وی در این باره میگوید: «میگویند اگر سایه آقا نباشد بحمدالله فرزندانی تربیت کردهاند که با رای اکثریت خبرگان رهبری شیعیان جهان را به عهده خواهند گرفت».
به نظر میرسد در هر دو مورد میرحسین حرفهایی زده است که جریان اصلاحات شهامت بیان آن را در محافل عمومی ندارد. چنانچه اولین بار بحث نقش فرزندان رهبری در اداره کشور را کروبی در سال ۸۴ در نامه خصوصی به رهبری مطرح کرد و پس از سال ۸۸ او و موسوی به این شایعه دامن زدند. انتقاد از سیاستهای منطقهای نظام هم به وضوح در فایل سه ساعتهای که از محمد جواد ظریف افشا شده، هویدا است.
صفبندی با فتنه
انتشار این بیانیه در محافل سیاسی و رسانهای کشور جنجال فراوانی را برپا کرد. در فضای کشور موجی ایجاد شده است تا جریان اصلاحات به عنوان یکی از دو بال سیاسی کشور موضع خود را در برابر این یادداشت میرحسین مشخص نماید. زیرا این یادداشت ساختار حاکمیت را زیر سئوال میبرد و اگر جریان اصلاحات قصد ایفای نقش در آینده سیاسی کشور را داشته باشد نمیتواند نسبت به این بیانیه نظر مثبتی داشته باشد.
در همین راستا فتح الله توسلی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس از جریان اصلاحات و سید محمد خاتمی خواسته است که موضع خود را نسبت به بیانیه میرحسین مشخص نمایند. علاوه بر آن مجتبی توانگر نماینده مردم تهران در مجلس طی نامه ای سرگشاده به ۵ نفر از سران جریان اصلاحات ( سیدحسن خمینی، خاتمی، موسوی خوئینی ها، جهانگیری و عارف) ضمن درخواست از آن ها برای اعلام موضع شفاف در واکنش به یادداشت اخیر میرحسین موسوی و هتاکی وی به شهدای مدافع حرم تاکید کرد: «کسانی که در ماجرای شهادت شهید سلیمانی و تشییع تاریخی پیکر سید شهدای مدافع حرم توسط مردم نسبت به او و آن حرکت مردمی ابراز ارادت میکردند امروز باید ثابت کنند که آن ادعا و ابراز ارادت، سیاسی کارانه و مزورانه بوده یا برخاسته از اعتقادشان به انقلاب اسلامی». علیرضا سلیمی عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز گفته است: «اصلاحطلبان باید هر چه زودتر مواضع خود را به صورت شفاف و روشن در مقابل این بیانیه مطرح کنند» بنابراین جریان اصلاحات تحت فشار است تا موضع خود را نسبت به این اظهارات موسوی مشخص کند. کرباسچی هم در گفتگوی اخیر خود با روزنامه همیهن نسبت به این فشارها سخن گفته است.
حمایتی پنهان از موسوی
گویا خبرگزاری تسنیم با بیش از ده تن از چهرههای شاخص جریان اصلاحات تماس گرفته است تا نظر آنها را درباره اظهارات اخیر موسوی جویا شود، به رغم آنکه در بیان برخی از آنها نوعی سرافکندگی و تعجب از این بیانیه به چشم میخورد اما از موضعگیری علنی و صریح خودداری کردند.
سید محمد خاتمی به عنوان لیدر جریان اصلاحات (هر چند بسیاری از چهرههای شاخص اصلاحات وی را با این عنوان قبول ندارند) پس از سکوتی که بخشی از شخصیت سیاسی وی را تشکیل میدهد در پیام خود به نشست انجمن اسلامی مهندسان مانند همیشه موضعی مبهم اتخاذ کرد و چنین گفت: «بکوشیم تا جمهوری اسلامی را چنین بدانیم و چنین بخواهیم و برای استقرار آن و درمان انحراف هایی که احیانا پدید آمده و می آید» او با آوردن لفظ انحرافهایی که پدید آمده و میاید به نوعی بر موضع میرحسین صحه گذاشت.
سایت ملی-مذهبی مدعی است که مهدی کروبی در گفتگوی تلفنی با محمد تقی،پسرش ، میرحسین موسوی را جز صادقترین و شایستهترین نیروهای انقلاب دانسته است. او در ادامه در حمایتی آشکار از بیانیه موسوی گفته است که «ایشان باتوجه به تجربه و شناختی که از نظام دارد از دغدغههایی صحبت کرده که ریشه بخش مهمی از مشکلات امروز کشور است».
در میان تمامی اشخاص تاثیرگذار جبهه اصلاحات، گفتگوی کرباسچی با روزنامه همیهن هم مفصلتر بود و هم قابل تاملتر. غلامحسین کرباسچی دبیرکل اسبق حزب کارگزاران در گفتگویی که پیرامون همین بیانیه با روزنامه همیهن داشته است، کلیت قضیه یادداشت موسوی را مشکوک میداند. او در این گفتگو از سابقه میرحسین مانند کروبی سخن به میان آورده و آن را ستوده است. کرباسچی بیانیه اخیر موسوی را ناشی از کمبود اطلاعات وی دانسته است. او در این باره گفت: «ممکن است ما قضاوت ایشان را در مسالهای نپذیریم یا اطلاعات ایشان درست نباشد. اما واقعیت این است که نیروها و شخصیتهای سیاسی، باید در جریان آزاد اطلاعات باشند و منابع مختلف به آنان مشورت و اطلاعات بدهند. وقتی کسی ۱۳-۱۲ سال در حصر بوده، چنین امکانی ندارد». در واقع کرباسچی این موضع گیری موسوی را ناشی از عدم وجود مشاوران و اطلاعات دقیق از جامعه میداند. کرباسچی درباره انتقادات موسوی به سیاستهای منطقهای نظام تقریباً موضعی در برابر موسوی اتخاذ کرده و این سوال را مطرح میکند که اگر جمهوری اسلامی در این قضیه ورود نمیکرد و نیروهای نظامی ایران به عنوان مستشار در آنجا دخالت نمیکردند آیا مساله سوریه به نحو مطلوبی حل میشد و مثلا یک نظام دموکراتیک و عادلانه سر کار میآمد؟ هرچند او این نکته را نیز اضافه میکند که کسی نمیتواند تک تک اتفاقات رخ داده در آنجا (سوریه) را درست بخواند. با این وجود در قضیه موروثی شدن رهبری کرباسچی تاحدودی به دفاع از موسوی، به شایعات حول فرزندان رهبری میپردازد. وی در این باره میگوید: «ما بارها از زبان خود رهبری در سخنرانیهای مختلف شنیدیم و از جمله یکبار در حرم امام بیان کردند که یکی از خدمات امام این بود که حکومت موروثی و سلطنت را در این کشور پایان داد. حالا با این سابقه چه دلیلی دارد این شایعات مطرح کنیم؟» کرباسچی مطرح شدن شایعه موروثی شدن رهبری را از سوی کسانی میداند که میخواهند قبح قضیه را بشکنند.
جریان اصلاحات در یک بن بست سیاسی گیر کرده است. این جریان گمان میبرد که میتواند هم در دایره نظام باقی بماند و هم در برابر مواضع رادیکال این چنینی سکوت کند و همچنین اعتبار خود را در بین مخالفان نظام که رادیکالتر شدهاند و خریدار چنین سخنانی هستند، حفظ نماید. گفته میشود بسیاری از اصلاح طلبان از جمله شخص خاتمی در جلسات خصوصی خود نسبت به کنشهای موسوی انتقاداتی را مطرح میکنند اما در چنین مسئله مهمی ترجیح دادهاند یا سکوت کنند یا در لفافه موضعی میانه بگیرند. اصلاحات نه میتواند از چنین بیانیهی ساختار شکنانهای حمایت کند و نه بخاطر حمایتهای پیشین خود، میتواند صراحتاً از دستپخت خود در سال ۸۸ انتقاد جدی کند. لذا این جریان فکر میکند با سکوت میتواند این برهه را پشت سر بگذارد. اصلاحات هیچگونه راهکار مشخصی برای حل مشکلات امروز کشور ندارد. ثمره حمایتها و راهکار این جریان دولت هشت ساله روحانی بود که کشور را به وضعیت امروزی رساند.
|انتهای پیام|